"حقوق یک دلار در سال" به زمان جنگ جهانی اول و دوم بر می گردد که مدیرانی رده بالا در طول جنگ، دولت و بخش خصوصی آمریکا را یاری کرده اند. قانون آمریکا، دولت را از استخدام افرادی که داوطلبانه و بدون حقوق درخواست همکاری دارند، منع کرده است. لذا این دسته از افراد قراردادی با حقوق صوری (و حداقلی) می بستند تا از نظر قانونی کارمند دولت محسوب شده و دارای اختیارات حقوقی باشند.
مثلا فرماندار ماساچوست (آلوین تی فولر) که خود فردی ثروتمند بود، در چندین پست دولتی به همین روش خدمت کرد.
پاول جی بلیزر مدیر عامل و موسس شرکت پالایش و نفت آشلند در کنتاکی نیز دو بار به عنوان کسی که در سال 1 دلار حقوق میگیرد (بین سال های 1933 تا 1935) به دولت خدمت کرد: یکبار تحت نظر اداره ملی بازیافت روزولت، به عنوان رئیس کمیته، و بار دوم (در زمان جنگ جهانی دوم) به عنوان رئیس هیات مدیره سازمان مدیریت نفت در جنگ.
همانطور که میدانید مرد آهنی یکی از ابرقهرمانهای کتابهای کمیک مارول است. تونی استارک (همان مرد آهنی) که یک مهندس نابغه بود، در زمان اسیر شدنش بدست یک سری گروه خلافکار، یک زرهی مخصوص برای خود میسازد و توسط این زره از دست گروگانگیران فرار میکند. کم کم این زره به بخشی از وجود او تبدیل شد و با آن در مقابل جرم جنایت مقابله میکرد. رابرت داونی جونیور نقش تونی استارک را در فیلمهای سینمایی مرد آهنی ایفا میکند. اولین فیلم مرد آهنی در سال ۲۰۰۸ اکران شد و با بازخوردهای بسیار خوبی مواجه شد. موفقیتهای این فیلم باعث ساخت نسخهی دوم آن در سال ۲۰۱۰ شد. در سال ۲۰۱۲ مرد آهنی به عنوان یکی از انتقامجویان در فیلم Avengers ایفای نقش کرد. نسخهی سوم فیلم مرد آهنی هم در سال ۲۰۱۳ بر روی پردههای سینما رفت. کارگردانی نسخهی سوم فیلم بر خلاف دو نسخهی قبلی که برعهدهی جان فاورو بود، این بار توسط شین بلک کارگردانی میشد. مرد آهنی و رابرت داونی جونیور در جدیدترین اثر خود امسال در فیلم Avengers: Age of Ultron حضور پیدا کردند. جالب است بدانید که براساس ردهبندی ۱۰۰ قهرمان برتر کتابهای کمیک سایت آیجیان، رتبهٔ دوازدهم متعلق به مرد آهنی است.
در زیر به ۲۰ حقیقت جالب و ناگفته دربارهی مرد آهنی میپردازیم:
سری فیلمهای « جنگ ستارگان » موفق ترین و محبوب ترین دنباله های تاریخ سینما هستند، آثاری که در دهه ی هفتاد میلادی توسط جورج لوکاس با مشقت زیاد به مرحله تولید رسیدند. در آن سالها، بسیاری کمپانی های فیلمسازی علاقه ای به ساخت این سری از فیلمها نداشتند و معتقد بودند که تولید چنین فیلم پرهزینه ای آن هم در ژانر تخیلی - فضایی ( آن زمان این ژانر محبوبیت چندانی نداشت ) می تواند سرمایه هر تهیه کننده ای را بر باد دهد. با اینحال جورج لوکاس سرانجام توانست اثر مطبوعش را به مرحله تولید برساند و پس از اکران، به موفق ترین سری فیلمهای تاریخ سینما مبدل کند. اثری که به تنهایی سهم بسزایی در بهبود وضعیت اقتصاد سینماهای ایالات متحده داشت و در بخش های جانبی نیز، اسباب بازی های بسیاری از شخصیت های داستان را به فروش رساند و سبب رونق فروشگاه های بسیاری گردید.